ساحل
هر روز یه چیزی واسه لرزیدن دل پیدا میشه. تو که از هر طوفانی به سلامت گذشتی و یادت رفت چه طور به ساحل رسیدی، حق داری امشبم با التهاب بخوابی و چه کنم بگی و یادت بره چه شبها که برات سحر نمیشد مگر با شمردن تکتک نفسهای سنگینت ...
+ نوشته شده در هفتم آبان ۱۴۰۲ ساعت 1:38 توسط
|